آیا میدانستید عهد رنسانس با کتاب ابونصر فارابی به اوج موسیقی رسید؟

آیا میدانستید رساله های ابونصرفارابی نظم هارمونی و سبک های اروپاییان را نظم بخشید؟؟؟

 

ابونصر فارابی چه سازی را اختراع کرد؟

ابو‌نصر فارابی استاد بی‌نظیر موسیقی بود‌ و اختراع ساز “قانون” را به او نسبت داده‌اند. وی علاوه بر داشتن رساله‌های متعدد درباره موسیقی و زبان شناسی، نوازنده‌ای ماهر نیز بوده است..

ابونصر فارابی اولین کسی است که در دوره اسلامی کتابی در فن موسیقی نوشته و فنون ایران باستان را به آن متصل کرده است و در آن از قوانین صوت و نسبیت‌های ریاضی، گفت‌وگو کرده و رساله “اوتا” همچنین کتاب “الموسیقی الکبیر” امروزه از وی باقی مانده است.

 

ابونصر فارابی در کتاب “الموسیقی الکبیر” مطالبی را که قدما و گذشتگان راجع به موسیقی نوشته‌اند جمع‌آوری کرده و بررسی و قواعد اصول اولیه موسیقی را بر اساس مبانی علمی تدوین کرده است. این قواعد تا آن جا سنجیده و منسجم است که بعد از او هم آنها که در این فن کتاب نوشته‌اند، نوشته‌های او را به عنوان اصل مسلم قبول کرده و تنها دنباله افکار او را گرفته و تعقیب کرده‌اند..

 

رساله الموسیقی الکبیر از نظر کارشناسان موسیقی چگونه است؟

از نظر کارشناسان موسیقی رساله “الموسیقی الکبیر” مهمترین منبع و غنی‌ترین مرجعی است که در خاور زمین درباره موسیقی تدوین شده است.

ابو‌نصر فارابی در الموسیقی الکبیر که در دو مجلد نوشته است از منظری کاملاً علمی و عملی به موسیقی و اصول و قواعد فیزیکی ناظر بر آن و قوانین ضرب و نسبیت‌های ریاضی اصوات می‌پردازد. در واقع الموسیقی الکبیر نقدی است بر دانش موسیقی پیشینیان به ویژه یونانیان و فارابی در این کتاب کاستی‌ها و اشتباهات دانش موسیقی را باز، و مجهولات آن را حل می‌کند. در واقع فارابی سند محکمی برای اثبات ایران باستان است.

 

نخستین بار فارابی توافق صداها (هارمونی) را در موسیقی وارد ساخت و پس از او ابن‌سینا آن را مورد بحث قرار داد و کتاب “الموسیقی الکبیر” فارابی در سده بعدی به مهمترین و معتبر‌ترین مرجع تحقیق علمی برای دانشمندان و صاحبان فن موسیقی تبدیل

شد.

او به قدری ارزشمند در اثبات تاریخ دانش گذشته است که اکنون کشور ترکیه با پرداخت هزینه گزاف در شرف به نام زدن این دانشمند بزرگ به نام کشور خود است.

 

فارمر که بود؟

هنری جرج فارمر (به انگلیسی: Henry George Farmer) (۱۷ ژانویه ۱۸۸۲ – ۳۰ دسامبر ۱۹۶۵) موسیقی‌دان اهل بریتانیا بود که به‌طور خاص در حوزهٔ موسیقی عربی متخصص بود. او در آثارش به شدت مدافع نقش قدرتمند اسلام و ایران باستان در شکل‌گیری سنت‌های موسیقی اروپا بود.

 

 

“فارمر” درباره نو آوری‌های فارابی می‌نویسد: “نوشته‌های فارابی نشان از آن دارد که این دانشمند در اصول فن موسیقی اغیران مدارج عالیه را پیموده است”.

 

ابونصر فارابی در رساله “الموسیقی الکبیر” در مورد دو پرده معروف موسیقی “وسطای زلزل” و “وسطای فردوس” مطالعاتی دقیق کرده و فواصل دقیق آنها را به دست آورده است. از زمان این دانشمند بزرگ به بعد، موسیقی ایران و عرب، از لحاظ پرده بندی بر یک گام (مقا) استوار شده که از #سنن قدیمی موسیقی ایران سرچشمه گرفته است..

 

فارابی نخستین دانشمندی است که در رساله “الموسیقی الکبیر” از دینامیک (نوانس) و شدت وحدت اصوات سخن به میان می‌آورد و برای آن‌ها علائم موسیقایی در نظر می‌گیرد.

جایگاه فارابی در دانش موسیقی چگونه است؟

جایگاه فارابی در دانش موسیقی تا بدان پایه بالاست که او را به حق، پدر دانش موسیقی ایران و بلکه جهان اسلام باید به شمار آورد. کتاب‌های او سال‌ها در ایران و دیگر بلاد اسلامی مورد استفاده دانشمندان مسلمان بود و آن‌ها را در مدارس تدریس می‌کردند. وی سال‌های آخر عمر خود را در شهر بغداد طی کرد و در سال 338 هجری قمری در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت.

 

کلاس گیتار

 گیتار در حال حاضر جزو یکی از سازهای پرطرفدار در جامعه ی امروزی می باشد. به همین دلیل هنر جویان زیادی به دنبال فرا گیری و آموزش آن هستند. اما قبل شروع کلاس گیتار باید با انواع سبک نواختن گیتار و انواع گیتار آشنا شویم و هم چنین سوالات متعددی در ذهن هنرجویانی که تازه می خواهند گیتار را فرا بگیرند نقش می بندد که در این متن به مهم ترین آن ها می پردازیم .

هنگام  شروع کلاس گیتار اولین موردی که باید به آن توجه شود انتخاب سبک گیتارو آشنایی با انواع گیتار می باشد !

 

 

انواع سبک گیتار :

  • سبک فلامنکو ( flamenco ) :که ریشه در موسیقی اصیل اسپانیایی دارد، در آغازفقط رقص و آواز بوده و گیتار نقش همراهی کننده داشته که بتدریج در قرن دهم نقش اصلی و تاثیرگذار در این سبک پیدا میکند .بزرگان معاصر در این سبک : باکودلوسیا ، گروه جیبسی کینگس و آرمیک میباشد.

 

  • سبک کلاسیک : در سالهای 1750 تا 1820 میلادی بنا شده و رواج یافته . در این سبک نحوه ضربه زدن بر سیمهای گیتار با انگشت بوده و هنگام نواختن باید آنرا روی پای چپ قرار داد. هایدن ، موتسارت ، بتهوون از موسیقی دانان بزرگ این دوره بودند .

 

  • سبک پاپ : موسیقی پاپ popاز کلمه یpopular به معنی محبوب و مردمی می باشد ، در این موسیقی احساسات به صورت کاملا ساده و صمیمی به مخاطب انتقال داده می شود که شامل ملودی و آرپژ ( آکورد ) که همراهی ملودی است میباشد.

آشنایی با انواع گیتار ها:

 

  • گیتار آکوستیک :

 

"<yoastmark

گیتاری است که بدنه ساز صدای سیم ها را تقویت می کند ،صدای سیم ها تنها در بدنه ی چوبی تو خالی آن تقویت می شود و به گوش می رسد . این گیتار 6 سیم فلزی دارد .دسته گیتار آکوستیک نسبت به گیتار کلاسیک باریک تر بوده و سیم ها به یکدیگر نزدیک تر می باشند .اجرای صحیح نت ها با این ساز به قدرت بیشتری نیاز دارد زیرا سیم ها فلزی بوده و به نیروی دست بیشتری احتیاج دارد .

 

تفاوت عمده گیتار آکوستیک با کلاسیک فرم کاسه ی ساز ، دسته ی ساز و سیم های آن می باشد صدای تیز تری دارد و عموما برای ریتم نوازی و آواز استفاده می شود .

 

  • گیتاربرقی یا الکتریکی :

نوعی گیتار است ، که صدای آن به وسیله تقویت کننده ای الکتریکی تشدید می شود و یا تغییر می یابد. استفاده از این ساز در موسیقیاز دهه 1930 آغاز شد . گیتار الکتریک در سبک های مختلفی از جمله راک ،متال،بلوز،جاز،و هیپ هاپ استفاده میشود .

طرز کار گیتار الکتریکی بدین گونه می باشد که ارتعاشات وارده بر سیم های گیتار توسط قطعه ای به نام پیکاپ به سیگنال های الکتریکی تبدیل می شود سپس سیگنال ها از طریق یک سیم به تقویت کننده ( آمپلی فایر) فرستاده می شوند و در آخر صدای تقویت شده توسط بلندگو پخش می شود .

 

"<yoastmark

 

  • گیتار کلاسیک :

نوعی گیتار آکوستیک می باشد به این دلیل که صدای آن بدون واسطه شنیده می شود اما بدنه گیتار کلاسیک کمی کوچکتر از آکوستیک بوده و به جای سیم فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده می شود که به آن صدای نرم و آرامی می دهد .گیتار کلاسیک برای اجرای موسیقی کلاسیک مناسب می باشد منظور گستره ی وسیعی است که آثار باخ ، بتهوون و موتزارت و شوپن را در بر می گیرد و گیتار کلاسیک با هر سازی مانند فلوت ،ویولن ،ساکسیفون و درامز قادر به هم نوازی است .

 

چگونه نواختن با گیتار کلاسیک بسته به نوع سبکی است که انتخاب می شود اگر با انگشت ها سیم را به صدا در بیاورید سبک کلاسیک و اگر با مضراب یا همان پیک به سیم ها ضربه بزنید سبک پاپ می باشد که هر کدام از سبک ها نیاز به آموزش و تمرین های خاص خود دارد.

 

 

"<yoastmark

 

  • در گام بعد سوالی که به ذهن هنرجویان می رسد انتخاب ساز مناسب می باشد که ساز مناسب را از کجا و با کمک چه افرادی باید تهیه کنیم ؟

انتخاب ساز مناسب با کمک و مشورت صورت می گیرد ، اما همیشه این نکته مطرح می باشد که نباید هزینه زیادی را صرف خرید اولین گیتار کرد زیرا ممکن است میانه راه پشیمان شده و از آموزش و یادگیری دست بکشید، از طرفی نواختن با گیتار های خیلی ارزان قیمت به مراتب سخت تر می باشد در حالی که نواختن با گیتار خوب هم آسان تر است هم انگیزه شما را برای ادامه فراگیری بیشتر می کند بنابراین با قیمت مناسب و مقرون به صرفه می توان یک ساز خوب خریداری کرد که در این راستا توجه به ساختمان ساز، سلامت بدنه و صاف بودن دسته، توجه به رنگ و کیفیت صدایی که از ساز تولید می شود ، از اهمیت زیادی برخوردار است .

 

 

  •  سوالی که همیشه هنگام شروع کلاس گیتار مطرح میشود این است که آیا یادگیری ساز گیتار آسان است ؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که یادگیری هیچ سازی ساده نیست و نیاز به تمرین روزانه و مکرر و علاقه و پشتکار دارد . هنرجو زمانی می تواند پیشرفت داشته باشد که این نکات را فراموش نکند.

 

  • سوال رایج بعدی راجع به مدت زمان فراگیری گیتار است و اینکه یادگیری گیتار چقدر زمان می برد؟

سوالی که همه ی هنرجویان عزیز در اوایل کلاس مطرح می کنند اینکه چقدر زمان می برد تا یاد بگیریم ؟؟

این سوال پاسخ دقیقی ندارد به دلیل اینکه بستگی به استعداد هنرجو و میزان تمرین و زمانی که برای ساز زدن می گذارد اما حدودا دو سال زمان می برد تا هنرجو روی گیتار خود تسلط کامل پیدا کند .

 

 

  • سوالی که معمولا پدر ها و مادر ها در زمینه کلاس موسیقی برایشان مهم است و می پرسند این است که آیا یاد گیری گیتار به درس دانش آموزان لطمه میزند ؟؟ و آیا کلاس موسیقی فقط برای ایام تابستان می باشد ؟؟

خیر بر خلاف تصور اینکه فراگیری موسیقی فقط برای تابستان است نه دوران درس و مدرسه ، باید گفت که آموزش موسیقی نه تنها به درس لطمه نمی زند بلکه آن ها با ذهن باز تر و پویا تر به فراگیری دروس خود در مدرسه می پردازند ، اکنون در کشور های پیشرفته موسیقی و درس در کنار هم تدریس می شوند پس با یک برنامه ریزی دقیق می توان به هر دو پرداخت .

 

 

  • و در آخر به سوال مهمی می پردازیم که چه سنی برای آموزش گیتار مناسب است ؟؟

و آیا فرزند من می تواند از سن کم گیتار را فرا بگیرد یا نه ؟

 

حداقل سن مناسب برای شروع گیتار از 6 یا 7 سالگی می باشد که بهتر است کودکان بعد از گذراندن دوره ی موسیقی کودک (ارف ) وارد کلاس گیتار شوند اما این یک امر ضروری نیست و بدون کلاس ارف هم میشود آموزش گیتار را شروع کرد ولی در مجموع از هر سنی بالاتر از 6 یا 7 سال می شود کلاس گیتار را آغاز کرد و هیچ وقت برای یاد گیری دیر نیست البته معمولا این نگرانی در افراد مسن دیده می شود، اما واقعیت این است که کودک یا نوجوان یا مسن محدودیتی برای فراگیری ندارند و همانطور که گفته شد پیشرفت هر فرد بستگی به علاقه ، تلاش و پشتکار و تمرین های منظم وی دارد.

 

                                        گردآوری : مهسا بخشی زاده مدرس گیتار

 

آشنایی با انواع ساز

آشنایی با ساز ها و نحوه ی انتخاب ساز یکی از دغدغه های امروزی علاقه مندان به موسیقی است.

 

قبل از اینکه در کلاس موسیقی ثبت نام کنید، برای انتخاب بهتر ساز خود و علاقه مند شدن به آن، باید انواع سازها را بشناسید و بدانید که ساز مورد علاقه شما در چه دسته ای از انواع سازها قرار می گیرد. چرا که آشنایی با ساز یکی از ملزومات مهم برای انتخاب ساز مناسب شماست.

 

ساز چیست؟

به همه ی ابزارها یا وسیله هایی که اصوات موسیقی را تولید کنند ساز میگویند.

 

تعداد ساز ها در دنیای امروز بسیار زیاد می باشد، به همین دلیل جهت شناخت ساز های مختلف باید آن ها را دسته بندی کنیم تا بتوانیم آنها را از هم تشخیص بدهیم .

 

آشنایی با انواع ساز ها

آشنایی با ساز ها و انواع آن:

  • ساز هایی که توسط زه یا سیم، تولید صدا می کنند که این نوع سازها خود به دسته های کوچکتری تقسیم می شوند:
    1. دسته ای  که به وسیله ی زخمه زدن با انگشت یا مضراب روی سیم تولید صدا می کنند مانند گیتار، تار، سه تار، ماندولین، هارپ (چنگ)و دیگر ساز های زهی زخمه ای
    2. دسته ای  که به وسیله کشیدن آرشه روی سیم تولید صوت می کنند مانند: کمانچه، ویولن، ویولنسل، کنترباس و دیگر ساز های زهی آرشه ای
    3. دسته ای که با کوبیدن وسیله ی چکش مانندی بر روی سیم، تولید صدا می کنند مانند: سنتور و دیگر ساز های زهی کوبشی
    4. دسته ای که چکش به واسطه ی حرکت مکانیکی بر روی سیم ضربه زده و تولید صدا می کند مانند: پیانو و دیگر ساز های زهی شستی دار
  • ساز هایی که در نتیجه دمیدن هوا در آن ها تولید صوت می کند که این نوع نیز به دسته های کوچکتر تقسیم می شوند:
    1. ساز هایی که از جنس چوب آبنوس ساخته شده اند مانند کلارینت، قره نی، فلوت و دیگر ساز های بادی چوبی
    2. ساز هایی که از جنس مس، برنج یا حتی نقره ساخته شده اند مانند: ترومپت، ترومبون، ساکسوفون، شیپور و دیگر ساز های بادی برنجی
    3. ساز هایی که مانند پیانو دارای شستی هستند اما صوت با دمش هوا با وسیله ای مکانیکی یا الکتریکی ایجاد می شود مانند: ارگ، آکوردئون و … (ساز های شستی دار بادی
  • ساز هایی که صوت در نتیجه ی کوبیدن در آن حاصل می شود که تعداد این ساز ها بسیار زیاد است و به طور کلی همه را جزو ساز های ضربی به حساب می آورند مانند:
    1. سازهایی که بر روی آن ها پوست کشیده شده و با دست یا چوب بر آن می کوبند مانند: تنبک، تیمپانی، نقاره، دایره، دف و غیره
    2. سازهایی که به شکل استوانه ساخته شده و بر هر دو سطح بالایی و پایینی پوست کشیده می شود و با دست یا چوب به یک یا هر دو طرف می کوبند مانند: دهل، طبل بزرگ، طبل کوچک، دمام و غیره
    3. ساز هایی که در اساس از دو تکه چوب یا فلز ساخته شدند و هر دو به هم کوبیده می شوند مانند: سنج، قاشقک، مثلث، چوبک و غیره
    4. دسته ای که به وسیله کوبیدن چکش بر روی تیغه های فلزی تولید صوت می کنند مانند: زایلوفون، متالوفون، زنگوله و غیره
  • در دنیای امروز ساز های دیگری نیز ساخته شده اند که مهم ترین آن ها ساز های الکترونیک هستند و در آخرین تقسیمات بحث ما قرار میگیرند مانند: گیتار الکتریک، کیبورد، سینت سایزر و غیره

برگرفته از کتاب ساز شناسی نوشته پرویز منصوری

استاد خوب موسیقی و ویژگی های آن:

استاد خوب موسیقی باید ویژگی هایی داشته باشد که بتواند هنر آموزان خوبی تربیت کند.  بر اساس تجربه هنگام ثبت نام کلاس موسیقی این سوال برای همه پدر و مادر ها پیش می آید که چگونه یک استاد خوب را از بین دیگر اساتید موسیقی انتخاب نموده و آنها را برای فرزند خود انتخاب کنند.

اکثر والدین هنرجویان، علاوه بر سبک تدریس موسیقی استاد حساست بالا و برحقی نیز نسبت به موضوعات اخلاقی و طرز برخورد استاد با هنرجو دارند. یک استاد خوب علاوه بر اینکه باید مظالب را به زبان ساده به هنرجویان آموزش دهد، باید یک روانشناس خوب نیز باشد.

در بعضی موارد حتی استاد موسیقی باید روش تدریس خود را بر اساس یادگیری هنرجو تغییر دهد. اولین روز های یادگیری موسیقی مطالب به مراتب برای هنرجویان سخت تر است و اساتید باید صبر و حوصله ی بیشتری در روند یاد گیری هنرجو داشته باشند.

علاوه بر آن استعداد بچه ها متفاوت است و ذکر این مورد نیز خالی از لطف نیست که همانند صبر و حوصله ی استاد موسیقی در روز های اول یادگیری، صبر پدر و مادر ها هم در این راه رسیدن به نتیجه دلخواه لازم است.

استاد خوب موسیقی باید فن بیان بالا داشته باشد، جمله های خود را به صورت واضح بگوید و مطالب را بگونه ای بیان کند که از نظر هنرجویان بسیار روان، واضح، دقیق و رسا باشد.

استاد خوب موسیقی

 

هشت ویژگی یک استاد خوب موسیقی را بشناسید.

  1. استاد خوب باید بتواند به هنرجو در زمینه انتخاب ساز و خرید آن مشاوره و راهنمایی بدهد.
  2. استاد خوب لازم است تا تسلط کامل بر نت خوانی، تئوری موسیقی و سلفژ را داشته باشد و همچنین بهتر است که دارای تحصیلات دانشگاهی موسیقی باشد.
  3. رعایت حریم اخلاقی بین استاد و هنرجو لازم است.
  4. علاوه بر تکنیک و تمرین های پایه، زمانی را به کار کردن آهنگ های ایرانی و آشنا به گوش هنرجو اختصاص دهد.
  5. روحیه ی هنرجویان را بشناسد زیرا که رفتار معلم هدایت در مسیر درست را به همراه دارد .
  6. به نقاط قوت و ضعف هنرجوی خود آگاه باشد و همواره او را تشویق کند.
  7. با راه کار های خود شور و اشتیاق را در هنرجویان بوجود آورد .
  8. همواره  پیشرفت هنرجوبان را به او  و خانواده اش اطلاع دهد تا باعث دلگرمی آن ها شود.

کوارتت و انواع آن

كوارتت فرمی از موسیقی مجلسی به شمار می‌آید. كمپوزسیون یا ساختاری موزیكال برای چهار ساز یا پنج آواز، زیرا هر خواننده یا ساز بخشی جداگانه دارند.

● كوارتت ادوات‌سازی كوارتتی است برای سازها.

تركیبات متعددی در كوارتت وجود دارند كه آشناترین آنها كوارتت سازهای زهی است كه چهار ساز زهی را در بر می‌گیرد. نخستین و دومین ساز، ویولن، ویولا، پیانو و ویولنسل و كوارتت سازهای بادی كه بستگی به نوع سازهای بادی پیدا می‌كند.در كوارتت سازهای زهی، پیوسته تقریبا‌ً از ویولن، ویولا و ویولنسل نقش دارند. كوارتت سازهای بادی (غالباً فلوت، اوبوا، كلارینت و باسون) و كوارتت سازهای برنجین (یا دو ترومپت، هورن، ترومبون و یا تركیباتی دیگر) و كوارتت تركیبی (سازهای برنجین و بادی چون فلوت، كلارینت، بوق كلارینت، بوق و باسون) كوارتت پیانو از زمان موتسارت (توسط موتسارت كه آهنگسازان كمتر به آنها توجه داشتند) رواج یافت.

كوارتت آوازی (وكال) كمپوزسیوبرنی برای چهار خواننده كه هر كدام اجرای بخش جداگانه‌ای از سوی موسیقی را بر عهده می‌گیرد. مهم‌ترین این نوع كوارتت، كوارتتی است برای خواننده سوپرانو، آلتو، تنور و باس ساخته شد.با این همه كوارتتی نیز برای نخستین و دومین سوپرانو با نخستین و دومین آلتو و كوارتتی برای نخستین و دومین تنور با باریتون و باس ساخته شد.كوارتت آوازی احتمالاً ابتدایی‌ترین شكل چهار بخشی موسیقی كه قدرت آن به سال ۱۴۰۰ باز می‌گردد. كوارتت آنسامبل برای چهار ساز و یا چهار آواز. كوارتت سازهای زهی یا كمپوزسیونی برای چهار ساز زهی كه در آن هر ساز بخش خود را اجرا می‌كند.

كوارتت سازهای زهی سنتی، بخشهایی را برای اجرای ویولن اول، ویولون دوم، ویولا و ویولنسل معین می‌كند.كه از رایج‌ترین شكل موسیقی به شمار می‌آید، كه رپرتواری از هزاران كمپوزسیون به دست می‌دهند. اگر چه برای سازهای زهی از قرن ۱۶ و ۱۷ تصنیف شدند، تاریخ كوارتت زهی با آثاری از هایدن در ۱۷۵۰ آغاز گشت.

این قطعات هنوز به طور وسیعی به سبك یك دیور تیمنتو (واسطه آزاد) (قطعه سازی كه از نیمه دوم قرن ۱۸ به كار برده شد كه حالت و صورت یك سوییت یا یك سمفونی را جفت و جور می‌كند و در حقیقت رابطی است میان بخشهای گوناگون و اجزاء یك قطعه بزرگ. دیور تیمنتو هم برای سازهای زهی و هم برای سازهای زهی و یا برای هر دو توأمان. دیور تیمنتو غالباً برای سازهای زهی وجود دارد و هم برای سازهای بادی.)در ۱۷۶۰ هایدن چهار موومان در كوارتت بگنجاند و سبك كوارتت سازهای كلاسیك سازهای زهی كوارتت را با سازهای زهی كلاسیك با ا‌ُپوس تمایز كند.

در میان بهترین انواع آنها می‌توان از كوارتت امپراتور در دو كوارتت تیغ (Rezor) شش كوارتت آفتاب كوارتت، كوارتت سواره‌نظام در دو مینور، كوارتت شكار ) در سی بمل ماژور، كوارتت چكاوك نام برد.

استاد حسین ولی زاده

موتسارت بیش از ۱۲ كوارتت تصنیف كرد كه برخی از آنها عنوان شكار، سه كوارتت پروسی‌، كوارتت در دو ماژور و شش كوارتت هایدن را به خود گرفتند.بوچرینی ایتالیایی آهنگسازی بود كه بیشترین كوارتتها را (در حدود ۱۰۰ كوارتت) تصنیف كرد كه با كوارتتهای هایدن و موتسارت بیشترین آنها در كیفیت حد وسط را داشتند. بتهوون ۱۶ كوارتت تصنیف كرد كه از لحاظ فرم و كیفیت یكتا و منحصر به فرد بودند. به ویژه كوارتتهایی كه در دو سال اواخر عمرش نوشت.(۱۸۲۷ـ۱۸۲۵) كه فرمی ورای سونات كلاسیك (با چهار ساز) داشتند.

در میان این كوارتتها، كوارتت فوگ بزرگ ا‍‌‍ُ‌ُپوس۱۳۳ كه در واقع موومان فینال یك كوارتت اولیه به شمار می‌آمد، اما به خاطر پیچیدگی از دیگر كوارتتهایش متمایز می‌گشت. در این كوارتت بتهوون از آوردن جشنها در آن خودداری ‌كرد. فقط یك اورتور و فوگ در آنها گنجانید.در اواخر قرن ۱۹ كوارتت سازهای زهی تاریخی متغی‍ّر داشت. شوبرت چند كوارتت تصنیف كرد كه ۱۴كوارتت زیبا تصنیف كورتت كوارتت ارگ و دوشیزه معروف است.

شومان ومندلسون، كروبینی، سزار فرانك، اسمتاناو دورژاك همگی به تصنیف كوارتت همت گذاشتند. اما سه‌كوارتت برامس كه ساخته رفیع پیشین را به خود گرفت.دو‌بوسی و راول هر كدام یك كوارتت تصنیف كردند.

آهنگسازان قرن بیستم با شوق و حرارت بیشتر به تصنیف كوارتت پرداختند. شاید بتوان گفت كه در نیمه اول قرن بیستم شش كوارتت از بارتوك كه بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۹ بارتوك تصنیف كرد كه شهرت بیشتری پیدا كردند.شونبرگ، برگ، وبرن همگی به نوشتن كوارتتهای سازی زهی تمایل داشتند. آهنگسازان نئوكلاسیك فرم استراوینسكی را در نوشتن كوارتت برگزیدند.

گلارونف، چارلز آیوز، سیبلیوس، ادگار یا ناجك، شوست كویچ، الیوت، و كارتر مندریسكی نیز دست به نوشتن كوارتت پرداختند.

گردآورنده : حسین ولی زاده

مدرس ویولن موسیقی چاووش

نحوه ساخت تار - ایران بان

ساختمان تار و مروری اجمالی بر نحوه ساخت تار

نحوه ساخت تار - ایران بان

نحوه ساخت تار : اين ساز از دو قسمت كاسه و دسته تشكيل مي شود. كاسه كه مهمترين بخش ساز است معمولاً دو تكه ساخته مي شود. چوب مورد استفاده بيشتر از درخت توت و گاهي از درخت گردوست و البته بهترين كيفيت با چوب توت بدست مي آيد. براي ساخت آن، ابتدا دو طرف كاسه تار به صورت جداگانه تراشيده مي شود و سپس داخل هر يك خالى شده و بعد آنها را به هم مي چسبانند. كاسه از يك قسمت بزرگ به نام شكم و يك قسمت كوچك به نام نقاره تشكيل مي شود.

نحوه ساخت تار مرحله ۱

نمونه 1: تراشيدن نماي بيروني كاسه

نحوه ساخت تار مرحله ۲

نمونه 2: خالي كردن داخل كاسه

نحوه ساخت تار مرحله ۳

نمونه 3: مرحله پاياني خالي كردن داخل كاسه

نمونه 4: نمايي از كاسه تراشيده

نمونه 5: نماي داخل از دو نيمه كاسه

نمونه 6: نماي بيرون از دو نيمه كاسه

نمونه 7: نماي ديگري از بيرون دو نيمه كاسه

نمونه 8: چسباندن دو نيمه به يكديگر توسط يوسف پوريا

پس از چسباندن دو نيم كاسه، دسته را به آن وصل مى كنند و سپس سرپنجه نيز به دسته وصل مى شود. سرپنجه در واقع جعبه اي است كه در انتهاي دسته تار قرار دارد و گوشي هاي نگهدارنده سيم هاي تار بر دو سوي آن جاي مي گيرند. براي تار دو نوع سرپنجه مي سازند. يكي طرح سنتي و ديگري نوعي جديد موسوم به طرح استاد قنبري ( ابراهيم قنبري مهر ) است.

 

نمونه 9: اتصال سرپنجه به دسته

نمونه 10: طرح سنتي سر پنجه

نمونه 11: سر پنجه با طرح ابراهيم قنبري مهر

دستۀ تار ۴۵ تا ۵۰ سانتى متر طول دارد و جداگانه ساخته مى شود. براي تزئين آن معمولاً دو نوار استخواني كه در بين شان يك نوار چوبي تيره رنگ نصب شده است، ديده مي شود.

نمونه 12: چسباندن دسته به كاسه

نمونه 13: نمايي كامل از اتصال كاسه و دسته و سر پنجه

نمونه 14: نماي ديگري از اتصال كاسه و دسته و سر پنجه

 

خرك وسيله كوچكي از جنس شاخ بز يا گوسفند است كه سيم هاي تار از روي آن عبور مي كنند و هنگام نوازندگي طنين صداي سيم ها از طريق همين خرك به پوست تار و در نهايت به كاسه تار وارد مي شود تا براي چند مرحله تشديد شوند.

نمونه 15: مراحل ساخت سيم گير و خرك كه با استفاده از شاخ قوچ يا بز تهيه مي شوند

در سال هاي اخير نوعي خرك پلاستيكي نيز ساخته شده است كه به زعم برخي نوازندگان و سازندگان تار، صداي بهتري ايجاد مي كند.

نمونه 16: خرك پلاستيكي

تار 6 سيم دارد. سه عدد از سيم ها از جنس فولاد و سه عدد ديگر از جنس آلياژهاي مس هستند. در گذشته، تمام سيم ها را همانند ساير سازهاي زه دار، از ابريشم مي ساختند. سيم ها از يك طرف به كاسه تار وصل مي شوند و پس از گذشتن از روي خرك در انتهاي دسته به گوشي هاي ششگانه متصل مي شوند.

نمونه 17: سيم هاي تار از روي خرك مي گذرند

نمونه 18: نماي بالا از سرپنجه

سيم هاي تار با كوك هاي مختلفي به صدا در مي آيند. هر كدام از آنها رنگ صوتي ويژه اي دارند و تقريباً با يك كوك مي توان تمام دستگاه هاي موسيقي ايراني را نواخت. گستره صدا دهي اين ساز در حدود دو و نيم هنگام اوکتاو است.

نمونه 19: گستره صدا دهي تار

براي نوازندگي تار، كوك هاي مختلف و متنوع وجود دارد. برخي كوك ها براي اجراي برخي دستگاه ها مناسب تر و براي برخي ديگر چندان مناسب نيستند. چهار كوك رايج همانند نمونه هاي 20، 21، 22 و 23 هستند.

نمونه 20: رايج ترين كوك تار

نمونه 21: كوك ديگري كه خيلي مورد استفاده قرار مي گيرد

نمونه 22: كوك معروف به فا كه بيشتر حرفه اي ها استفاده مي كنند

نمونه 23: معروف ترين كوك دستگاه شور براي تار

بر روي دسته تار 25 تا 28 عدد پرده بسته مي شود. پرده ها مشخص كنندۀ نقاطى هستند كه نت هاى مختلف به وسيلۀ آن توليد مي شوند. جنس پرده از رودۀ تابيده گوسفند است كه نوازنده با دست گذاشتن روى هر كدام از آنها مى تواند نت متفاوتى را بنوازد.

نمونه 24: پرده هاي بسته شده بر روي دسته تار

نمونه 25: نمايي ديگر از پرده هاي بسته شده بر روي دسته تار

 

تار با مضرابي كوچك از جنس برنج به طول تقريبي سه سانتي متر نواخته مي شود.

نمونه 26: مضراب برنجي تار

تقريباً نصف طول مضراب با موم پوشيده مي شود تا مضراب در دست هاي نوازنده به راحتي جاي گيرد.

نمونه 27: مضراب پوشيده با موم

در سال هاي اخير يك نوع مضراب پلاستيكي نيز بدين منظور ساخته شده است.

نمونه 28: مضراب پلاستيكي

 

از سازندگان قديم تار مي توان به نام هاي استاد خاچيك، هامبارسون، فرج الله، آقا گلي، يحيي، برادران عباس و جعفر صنعت، ملكم، استاد حاجي و پسرش رمضان شاهرخ اشاره كرد. در اين ميان نام يحيى، تارساز برجستۀ اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى بيشتر معروف است.

ميرزا يحيى از ارامنۀ جلفاى اصفهان و نام اصلى اش هوانس آبكاريان بود. اما روى تارهاى خود، با اسم مستعار “يحيى” امضا مى كرد. تاريخ مرگ ميرزا يحيى را كه تا كنون مشهورترين سازندۀ تار به حساب مي آيد، 28 بهمن سال ۱۳۱0 خورشيدى نوشته اند. در بين موسيقيدانان ايران، تار خوب همواره هم ارز با نام يحيى است. از سازندگان نامدار تار در حال حاضر مي توان از محمود فرهمند، يوسف پوريا، ابراهيم برزي، ارژنگ ناجي و رامين جزايري نام برد.

نمونه 29: هوانس آبكاريان معروف به يحيي، سرشناس ترين سازنده تار ايراني

 

ساخت تار: از تنه درخت تا نوایی دلنشین (کارگاه ساخت ساز موزه موسیقی ایران)

تار یکی از خوش نوا ترین سازهای موسیقی ایرانی است که در کارگاه ساخت ساز موزه موسیقی ایران اجزای تشکیل دهنده آن به نمایش در آمده است.
موزه موسیقی ایران یکی از موزههای تخصصی ایران است که بازدید از آن برای اهل موسیقی و به خصوص موسیقی اصیل ایرانی بسیار جالب، مفید و لذتبخش خواهد بود. این موزه بخشهای مختلفی دارد که در هر کدام از آنها نوعی ساز یا فعالیتی خاص مثل کارگاههای ساخت ساز به نمایش در آمده است. این گزارش نگاهی به اجزای تشکیل دهنده ساز «تار» در موزه موسیقی ایران انداخته تا عاشقان نوا و موسیقی با روند ساخت آن از یک تکه از تنه درخت تا سازی با نوای خوش بیشتر آشنا شوند.

سرپنجه:

گوشیها و اجزای سیمگیر بالای دسته روی سرپنجه نصب میشوند.

از آنجایی که روش چگونگی ساخت انواع ساز به عنوان یک فرایند مهم و تاثیر گذار در تاریخ موسیقی به شمار می آید، از این رو کارگاهی جهت نمایش مراحل ساخت انواع ساز های ایرانی در این موزه، در نظر گرفته شده است.

 

دسته تار:

این دسته بیشتر از چوب کهنه گردو ساخته میشود. روی این دسته با استخوان شتر تزیین میشود.

در این کارگاه، ساخت تار و مرمت ساز انجام میگیرد.

در واقع افراد میتوانند آغاز حیات یک ساز را از یک تکه چوب، تا لحظه ای که موسیقی با آن نواخته می شود را مرحله به مرحله از نزدیک مشاهده نمایند.

کاسه تار:

ساز تار یک ساز زهی است. به این معنا که برای نواختن آن باید سیمهای آن به ارتعاش در آیند.

کنده چوب درخت توت
ساز تار با زخمه نواخته میشود. نواختن این ساز در ایران و بعضی کشورهای دیگه منطقه مثل تاجیکستان و آذربایجان و چند کشور دیگر رواج دارد.

نمونه سیم تار
تارهای قدیمی که چند نمونه نادر آن در موزه موسیقی ایران هم به نمایش در آمدهاند پنج سیم داشتهاند.

خرک: استوار شدن سیمها بر روی ساز توسط خرک انجام میشود.
درویش خان یک سیم دیگر به این ساز اضافه کرد که پس از آن تا به امروز روی این ساز استفاده میشود.

پوست بره
کاسه بزرگ تار عمدتا از کنده چوب درخت توت ساخته میشود که هرچه این کنده قدیمیتر و چوب آن خشکتر باشد صدای بهتری تولید خواهد کرد.

سیمگیر
گفته میشود ساز تار از زمان فارابی موسیقیدان معروف ایرانی  یعنی حدودا سال ۲۶۰ هجری قمری وجود داشته است و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته است.

نخ پردهبندی تار
همچنین نمونهتصویرهایی از استفاده نوازندگان از تار در دوران صفوی یعنی سال ۱۰۸۰ هجری قمری در کاخ هشت بهشت اصفهان دیده میشود.
در آخر در کارگاه موزه موسیقی ایران ، روند ساخت تار و دیگر سازهای ایرانی به نمایش گذارده شده است و دیدن از آنها برای علاقه مندان خاص خود خالی از لطف نمی باشد.

آموزش ساخت تار به روش سنتی

هنر ودیعه ای است الهی و این در ذات و نهاد بشر است. موسیقی یعنی نظم و اگر نظم در ذات و نهاد آدمی نباشد زندگی روزمره او مختل می شود.
هنر ساز تراشی کاری بسیار ظریف و محتاج دقت و سلیقه و حوصله بسیار است. هنر ساز سازی چنین نیست که همه کارها را بدست ماشین اتوماتیک سپرد و اسمش را هنر گذاست. این نوع هنر و هنرمندی بوی زحمت دستان طاول زده هنرمند را می دهد.
هنرمند کسی است که بتواند با ابزاری ساده در هر جایی که هست سازی را بتراشد و به مرحله پایان برساند آنوقت است که صدای روح افزای سازش تمام زحمتها و طاول دستانش را التیام می بخشد.

از تاریخچه ساز تار خبر موثقی در دست نیست اما آنچه از بزرگان هنر شنیده می شود شکل اصلی خود را در دوره قاجار گرفته است تا به تکامل امروزی رسیده است و از چند قسمت کاسه، و نقاره و دسته و سرپنجه تشکیل یافته است و با مضراب نواخته می شود. تاریخ شاهد هنرمندان ساز تراش بسیاری بوده است که با هزاران خون دل توانسته اند راه را تا به امروز به دیگران هرچه تعدادشان اندک بسپارند. بر رفتگان درود و برماندگان آرزوی سلامتی و طول عمر کرده و مختصرا بذکر نام اساتیدی اشاره می شود.

1. استاد فرج اله که از نوابغ زمان خود بوده و در ساختن تار وسه تار و کمانچه استادی بی نظیر بوده است.
2. استاد یحیی که ارمنی بوده و پدرش خاچیک و عمویش هامبارسون از خانواده ای هنرمند در جلفای اصفهان و یحیی نزد پدرش با استعداد ذاتی که داشته تمام فنون را فراگرفته و در ساختن تار و سه تار شیفه کار استاد فرج اله بوده تارهایی از استاد یحیی با چنان زیبایی و خوش صدایی و رنگ آمیزی هایی با لاک و الکل بیادگار مانده که تماشایش به عالمی می ارزد.
3. برادران صنعت بنامهای عباس و جعفر که مدتی شاگردی یحیی را کرده و کارشان گلچینی از کارهای استاد و فرج اله یحیی بوده و شاگردانی چون مفتح السلطان نیز تربیت کرده اند و کارشان از نظر زیبایی و صدا و دقت بسیار عالی است.
4. استاد ملکوم که او نیز اهل جلفای اصفهان بوده و شیوه کار خود را از هامبارسون عموی یحیی اقتباس کرده است.
5. استاد حاجی آقا و پسرانش رمضان شاهرخ و علی که هنرمند و سازهای خوبی از این استادان در دست نوازندگان محترم می باشد.
6. استاد ابراهیم قنبری مهر که در ساختن تار و سه تار و ویلون که واقعا زرین دست و مایه افتخار فرهنگ ملی ایران هستند که ساخته هایشان بسیار زیبا و دقیق و در خوش صدایی همتا ندارد برایشان طلب عمر با عزت دارم.
7. استاد حسین مسعود- یوسف پوریا- رامین جزایری- شهرام میر جلالی- فرهمند- روزبهانی و سکوتی که آرزوی موفقیت به هم دارم.
در قدیم تار تو دسته نیز ساخته می شده که از دستان (پرده) بیشتری برخوردار بود ولی اکنون کمتر سازنده ای تار تو دسته می سازد.
“برای شروع و آموزش ساخت تار یا سه تار حتما باید شخص به حرفه نجاری در حداقل آشناباشد و گرنه در طول کار با مشکلات مواجه می شود.”

“اندازه تار”
این مقاله به توضیح مختصری درمورد اندازه و ساخت تار وسه تار اکتفا نموده تا بلکه اطلاعاتی جزئی باشد برای کسانیکه می خواهند هنر ساز تراشی را فرا گیرند.
1) طول تار از سر پنجه تا لبه کاسه 85 سانتی متر.
2) طول دسته از لبه نقاره تا شیطانک 46 سانتی متر.
3) طول دسته از شیطانک تا لبه کاسه 71 – 5/71 سانتی متر.
4) پهنای دسته در پایین 38 و در بالا 36 میلی متر.
5) طول کاسه یا بدنه از انتهای بیخ دسته یعنی نقاره تا لبه کاسه 25- 5/25 سانتی متر
6) طول نقاره 5/8 – و عرض 5/9 سانتی متر و طول كلي كاسه با احتساب قسمت بيخ دسته 36 سانتي متر.
7) طول دهانه 16 سانتیمتر و عرض نیز شانزده و اساتید 15 الی 5/16 سانتی متر نیز ذکر کرده اند و شاید بستگی به ساختمان و سیله شخصی هر سازنده داشته باشد.
8) اندازه كاسه تار به قرار زير است 34 الي 36 طول در 22 بلندي در 24 پهنا

“نوع چوب”
بهترین نوع چوب برای ساختن تار و یا سه تار شاه توت یعنی همان توت سیاه است که بندرت یافت می شود بهمین خاطر از توت سفید- سنجد و گاهی نیز از ون- نارون و ملج ساخته می شود.
فصل بریدن درخت
بهتر آنست که چوب را در آخر فصل پاییز که شیره و آب در آوندهای آن جریان ندارد قطع کرد.
“از چگونه چوبی برای ساخت تار استفاده کنیم که مرغوب باشد” ؟
1. کرم خوردگی و ترک نداشته باشد.
2. میخ و یا اجسام سخت در آن کوبیده نشده باشد.
3. دایره های آن متحدالمرکز بوده و ریز رگ باشد.
“برش چوب برای آماده کردن در ساخت تار”
چوب را به قطعات 26*15*45 برش داده و تمام آبخورها را از مغز چوب برش داده که هیچ گونه ترکی نداشته باشد از قسمتی که در زمان رویش به طرف آفتاب بوده و رگهایش ریز و محکمند استفاده می کنند. اگر از طرف سایه که رگها درشت و بین آنها سست هستند استفاده شود هنگام خشک شدن قطعه کار خود را بیشتر جمع کرده و سیستم لنگه ها (لپه ها) را بهم خواهد زد، اکنون دو مکعب مستطیل داشته و آماده ی شروع به ساخت می باشند، در ابتدا نیاز به ابزار و قالبهای زیر است:
1. قالب دهانه بزرگ 15*5/16
2. قالب نقاره 5/9 *5/8
3. قالب سر پنجه 5/9 *12
4. قالب بدنه یا فرم اولیه کاسه.
5. سیمگیر 5/4* 5/4

“ابزار مورد نیاز برای ساخت تار”
1. تیشه نجاری بزرگ، متوسط و کوچک برای تراش فرم اولیه تار.
2. تیشه های گلویی با زوایای مختلف جهت تراش داخل تار.
3. اره و اره کمانی.
4. رنده دستی
5. کولیس- گونیا- پرگار فلزی و ضخامت سنج.
6. متر.
7. خط کش فولادی و نجاری.
8. انواع چوب ساب.
9. لیسه و قید.
10. گیره رومیزی نجاری
11. دریل دستی.
12. مکار
13. سوهان آهنی
14. چکش پلاستیکی و فلزی و ابزارات و غیره.

“طرز ساخت”
ابتدا دو مکعب مستطیل را که آماده ساخته اند در کنار هم قرار می دهند بطوریکه تمامی رگها در یک امتداد و پس و پیش نشود سپس قالب بدنه را روی هر دو لنگه چپ و راست قرار داده و اطراف آنرا خط می زنند، بیرون از قالب را با تیشه که قسمت زائد قطعه کار است می تراشند بدین طریق فرم اولیه بدست می آید سپس دو لپه را کنار یکدیگر قرار داده و قالب کاسه و نقاره را روی هر دو می کشیند بدین وسیله قسمت بیخ دسته نیز روشن می شود. از هر طرف به اندازه سه سانتیمتر از بیخ نقاره بطرف بالا بصورت زاویه 90 درجه برش و قسمت بیخ دسته نیز از دو طرف مشخص می شود بعد کاسه و نقاره و شیار بین کاسه و نقاره را تراش و با سوهان چوب ساب هر دولبه را با هم قرینه می کنند بعد از فراغت از فرم بیرونی تار نوبت داخل تراشی است که باید از لبه کاسه تا پشت نقاره حدود 2 سانتی متر خط زده و بقیه را به استثنای دهانه کاسه و نقاره به شکل فرم بیرونی خالی می کنند، بعد هر دو را به هر وسیله ممکن کنار هم قرار داده و موقتا جفت کرده و تراشه ها را دوباره داخل تار می ریزند و در کیسه پلاستیکی قرار داده و هر روز حدودا یک و یا دو ساعت در معرض کوران هوا قرار می دهند و دوباره داخل کیسه پلاستیکی می گذارند که بدین وسیله از سرعت خروج رطوبت و ترکیدگی آن جلوگیری می کنند. پس از خشک شدن کامل وسیله بست را باز کرده وضمن بیرون ریختن تراشه ها تمیز کاری داخل و بیرون را بطور دقیق انجام و با دقت پس از جفت کردن بطوریکه در وسط دو لپه فقط خط موئی دیده شود وهیچ گونه درزی نداشته باشد با چسب سریشم و یا چسب نجاری دو لنگه را بهم می چسبانند. پس از اندازه کردن یخ دسته بطول 6 سانتی متر که در بعضی مواقع7 سانتی متر نیز دیده شده، ایجاد زبانه در دسته و کان در بیخ دسته و با چسب چوب دسته را به کاسه وصل می کنند بطوریکه کاملا در محور اصلی کاسه باشد سپس نوبت نصب سرپنجه نوبت به دسته و نصب چوب فوفل یا عناب در وسط دسته و استخوانهاست که پس از طی این مراحل تمیز کاری نیز در این قسمت انجام می گیرد پس از اتمام از کاسه و دسته و سرپنجه دست اندازگیری و سمباده کشی دقیق است که باید با چنان مهارتی انجام گیرد که کاملا سطحی صاف و صیقلی به وجود آید، حال نصب سیمگیر و شیطانک و سپس کار رنگ آمیزی با لاک و الکل است که پس از اتمام از این مرحله نیز نصب پوست و پرده و جاسازی گوشیها و سیم و خرک گذاری روی پوست است و مرحله نهایی کوک و تنظیم پرده و شنیدن صدای روح نواز تار است.

آنچه گذشت مختصری بود جهت آشنایی ساخت تار که هر مرحله جای بحث مفصلی دارد و گرنه:
جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد.

در اینجا جا دارد از مشاهیر و بزرگان موسیقی که در نوازندگی تار و سه تار نوابغ روزگار بوده و هستند جهت آشنایی اشخاص با آنان یادی شود.
استاد میرزا علی اکبر خان فراهانی، از فرزندان ایشان میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله و برادرش آقا غلاحسین.
استاد عبادی، فرزند میرزا عبدالله (و فرزند میرزا حسینقلی، حاج اکبر خان شهنازی است)، فخام دوله بهزادی، غلامرضا شیرازی، درویش خان، نی داود، اکبر خان نوائی، محمد حسن هان شهنازی ئ عبدالحسین شهنازی، بیگجه خانی که همگی به رحمت ایزدی پیوسته اند.
نوازندگان معاصر: جلیل شهناز، فرهنگ شریف، محمدرضا لطفی، مجید درخشانی ، حسین علیزاده، کیوان ساکت، داریوش طلائی، لطف اله مجد، داریوش پیرنیاکان، (داود آزاد، محمود نامدار) که مکتب تار تبریز را زنده نگه داشته اند- مهرداد دلنوازی، شهریار فریوسفی، بهروز همتی و علی صمد پور، علی قمصری، میلاد درخشانی .

امید است، این متن برای علاقه مندان این ساز مورد توجه قرار گرفته باشد.
“مانا و پایا باشید.”
بهمن ماه یکهزار و سیصدد و نود و هفت

گردآورنده: وحید ایرانبان، نوازنده تار و مدرس تار و سه تار در شیراز

موازی بودن و رعایت حداقل فاصله بین دستها و زاویه درست آرنجها

اکول و پاسچر و چگونگی فیزیک بدن در اجرا

اکول یا چگونگی فیزیک بدن در اجرا، یکی از اجزا و موارد مهم تشکیل دهنده فن اجرا می‌باشد.

روش صحیح کاربرد فیزیک بدن در اجرا، از راه‌کارهایی است که از ابتدای راه فراگیری موسیقی، باید به هنرجویان آموزش داده شود، که شامل طرز صحیح قرار گرفتن پشت ساز و به کارگیری حرکت صحیح و موثر عضلات و پوزیشن‌های مناسب در نوازندگی است.

این موضوع برای تمام نوازندگان یک ساز مشخص، به صورت بنیادین مشترک است، اما در بسیاری از جزئیات ، متناسب با فیزیولوژی بدن هر نوازنده مختص او خواهد بود.
اصطلاح پاسچر هم مانند اکول به وضعیت یا حالت بدن و یا راستای نسبی بخشهای مختلف بدن گفته می شود که برای یک فعالیت خاص یا خصوصیت بدنی انجام می گیرد. ساختارهای ثابتی که بدن را حمایت می کنند شامل استخوان ها و مفاصل اند، درحالیکه عضلات و تاندونهای مربوط به آنها ساختار دینامیکی هستند که بدن را در یک پاسچر حفظ می کنند یا آنرا از یک پاسچر به پاسچر دیگر حرکت می دهند.

استایل صحیح گرفتن مضراب و رعایت فاصله مناسب با سنتور

استایل صحیح گرفتن مضراب و رعایت فاصله مناسب با سنتور

در مورد ساز سنتور یک سری از این اصول بنیادی، شامل رعایت فاصله و ارتفاع مناسب ساز نسبت به بدن نوازنده می‌باشد، که این مهم باید به نحوی رعایت شود تا نوازنده به همه‌ قسمت‌های ساز مسلط بوده و به راحتی توان نوازندگی در پوزیسیون‌های مختلف سنتور را داشته باشد، که این موضوع بین اکثریت نوازندگان این ساز مشترک است.

موضوع اکول در سالیان طولانی دستخوش تغییراتی شده است.

یکی از مهمترین آن‌ها تغییر و تحول در سبک‌های سنتور نوازی است. به علت رسیدن به توانایی کامل در اجرای قطعات با سبک خاص، فرم مضراب زدن و نحوه حرکت دست در تغییر پوزیسیون‌های سنتور، از یک نوازنده به نوازنده دیگر دستخوش تغییر شده . به طبع با بالا رفتن سرعت قطعات و وجود پاساژ‌های در هم تنیده و پیدایش قطعات پلی‌فونیک و پلی‌ریتمیک دراین ساز، نوازنده برای رسیدن به سونوریته (صدا دهی) مناسب و داشتن فرم زیبا و راحت بودن در حرکت دست‌ها مجبور به تغییر اکول می‌باشد.
همانطور که قبلاً گفته شد این تغییرات در اصول بنیادی اکول نمی‌باشد، بلکه در جزئیاتی است که بیشتر به نحوه گرفتن مضراب، تغییر زاویه مچ و آرنج، ارتفاع‌ دست‌ها از ساز و نحوه مضراب زدن و فرم حرکت مضراب روی ساز می‌باشد.

برای آشنایی و درک بیشتر مفاهیم بالا به عکسهای زیر دقت کنید :

نشستن و زاویه آرنج صحیح و رعایت فاصله بدن با ساز

نشستن و زاویه آرنج صحیح و رعایت فاصله بدن با ساز

اکول و پسچر موازی بودن و رعایت حداقل فاصله بین دستها و زاویه درست آرنجها

موازی بودن و رعایت حداقل فاصله بین دستها و زاویه درست آرنجها

گردآورنده: استاد حامد ولی زادهاستاد سنتور در شیراز

آموزشگاه موسیقی چاووش شیرازآموزش موسیقی در شیراز

کتاب پوزولی

سلفژ چیست و کاربرد سلفژ در موسیقی چیست؟

سلفژ (به فرانسوی: Solfège)یا سرایش و تربیت شنوایی در موسیقی، تکنیکی آموزشی برای آواز خوانی است که در آن هر نت میزان با سیلاب خاصی که سیلاب سلفژ نامیده می‌شود، خوانده می‌شوند. هفت سیلاب که عملاً استفاده می‌شوند عبارت‌اند از:دو، ر، می، فا، سل، لا، سی،برای سلفژ تعاریف متعددی بیان می‌شود، سلفژ را می توان خواندن یک سری نت ها به صورت پی در پی و پشت سر هم و با رعایت قوانین نت ها و سکوت ها و … معرفی کرد. پایه ی یادگیری سلفژ دانستن ارزش زمانی هر نت است و در کنار این باید ارزش زمانی هر سکوت را نیز بدانیم.

در کنار این تعابیر سلفژ به ۲ نوع آموزش داده می شود واستفاده می شود(پارلاتی،کانتاتی)که در زیر توضیح داده می شود

پارلاتی: به معنای وزن خوانی یا ریتم خوانی بدون آوا یاصدا می باشد که در حفظ جای نتها و حفظ ریتم ونت خوانی به هنرجو کمک می کند..

کانتاتی: به همان معنا ولی به توسط رعایت اصوات وخواندن باآوا می باشد که طبق جای گذاری نت رعایت می شود

در واقع کاربرد سلفژ نه تنهای برای خواننده ها بلکه برای نوازنده ها نیز بسیار مؤثر می باشد وبه تربیت شنوایی دقیق نتها وسرایش وخواندن دقیق وکوک نتها کمک می کند..کتابهایی برای سلفژ تابه حال نوشته شده و بسیار در رشد شخصی یک موزیسین کمک می کند از جمله(پوزولی،جزوه های مقدماتی ونیمه حرفه ای سلفژ امیرعباس حسینی،کتاب فوق العاده ی سایت سینگینگ)که بسیار مؤثر می باشد.

کتاب پوزولی

درباره نویسنده کتاب پوزولی:

اتوره پوتسولی متولد شهر سرگنو ایتالیا است. اتوره پوزولی حرفه خود را خیلی زود بعد از دستیابی به دیپلم موسیقی از طرف کنسرواتوآر میلان در سال ۱۸۹۵ بدست آورد. وقتی که مشغول به نوشتن موسیقی برای پیانو و ارکستر بود شروع به آموزش موسیقی در کنسرواتوآر میلان نیز نمود. کارهای او بر روی تئوری موسیقی و سلفژ و تمرین گوش امروزه مبنایی برای هر پیانیست و خواننده و مشتاق تمرین سلفژ است.

گرداورنده: رسول فهندژاستاد آواز در آموزشگاه موسیقی چاووش شیراز

مبنای موسیقی ابن سینا – قسمت دوم از کتاب شفا

اغلب مستشرقین، به استناد اینکه فلاسفه مشرق، علمای یونان را شناخته و کتاب‌های آن‌ها را به عربی ترجمه کرده و خوانده‌اند، گفتار آن‌ها را در موسیقی بر پایه موسیقی یونان، استوار دانسته‌اند و حتی نظریات علمی آنان را بر موارد عملی موسیقی شرقی، منطبق نگرفته‌اند، چنان‌که گویی بحث فارابی و ابوعلی سینا در موسیقی، یک بحث ریاضی بیش نبوده و بر عمل موسیقی آن زمان تطبیق نمی‌کرده‌است. این گونه قضاوت، به نظر، بسیار نارواست، چه گام منسوب به فیثاغورث که بر پایهٔ عدد سه استوار است و پایه گام ملودی موسیقی غربی است، از هزارها سال پیش در چین به شکل خاصی مورد استعمال بوده‌است و مسلماً از قدیم در ایران وجود داشته‌است.

فارابی، در شرح تنبور خراسان و درجه‌بندی آن، وجود چنین گامی را تأیید می‌کند، در حالی که در شرح تنبور بغداد که گام آن معرف موسیقی عربی پیش از اسلام است، چنین درجه‌بندی وجود ندارد. چنانچه این گام از یونان به ایران آمده باشد، باید نخست از بغداد عبور کرده باشد. هم چنین گام منسوب به اریستکسن را که پایه گام هارمونی مغرب است، در موسیقی هند و ایران می‌توان یافت و دلیلی نیست که بگوییم موسیقی از یونان به ممالک شرق رفته‌است. بنا بر این مباحث علمی موسیقی فارابی و بو علی سینا، بر موسیقی علمی زمان خودشان تطبیق می‌نموده و این دانشمندان، اسرار آن را مکشوف و قوانین آن را پی ریزی کرده‌اند.

روش بو علی، در بحث و تحقیق دربارهٔ موسیقی، نشان می‌دهد که عقاید متقدمین یونانی خود؛ یعنی پیروان مکاتب فیثاغورث، افلاطون و بطلمیوس را پیروی ننموده و به خصوص در مورد جستجوی رابطه‌ای بین اوضاع و احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسیقی، عقاید آنان را صحیح ندانسته و فلسفه آن‌ها را مندرس شمرده است و معتقد است که آنان، صفات اصلی و کیفیات اتفاقی اشیاء را به جای هم گرفته‌اند و در شناختن حقایق اشیاء راه صحیح نپیموده‌اند؛ آن جا که در مقدمه، می‌گوید:

هم چنین از جستجوی رابطه‌ای بین احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسیقی، خودداری می‌کنیم تا از روش کسانی که از حقیقت هر علم آگاهی ندارند، پیروی نکرده باشیم، چه اینان وارث فلسفه‌ای مندرس می‌باشند؛ صفات اصلی و کیفیات اتفاقی اشیاء را به جای هم می‌گیرند و خلاصه کنندگان نیز از آن‌ها تقلید کرده‌اند، ولی اشخاصی که فلسفه حقیقی را فهمیده و مشخصات صحیح اشیاء را درک کرده‌اند، اشتباهاتی را که در اثر تقلید رخ می‌دهد، تصحیح نموده و غلط‌هایی را که زیبایی‌های افکار کهنه را می‌پوشاند، پاک کرده‌اند؛ اینان سزاوار تحسینند. بو علی، در مباحث موسیقی، از فارابی پیروی کرده و عقاید او را تشریح نموده است و آن‌ها را مختصر و مفید و بدون تکرار تشریح نموده است و هر مطبی را به دلایل و براهین منطقی مستند نموده و در این راه، نه تنها به اصول فیزیکی و ریاضی تکیه می‌کند که دامنه بحث را به فلسفه و علم النفس نیز می‌کشاند.

مؤلف، در تعریف موسیقی، رابطه علم موسیقی را با علوم دیگر چنین توضیح می‌دهد: «موسیقی، یکی از علوم ریاضی است که منظور از آن، مطالعه صداها و بحث در ملایمت و عدم ملایمت و هم چنین کشش آن‌ها و قواعد ساختن قطعات موسیقی است، بنا بر این علم موسیقی، شامل دو قسمت است: علم ترکیب نغمات مربوط به صداهای موسیقی و علم اوزان مربوط به زمان‌هایی که صداهای یک نغمه را از یک دیگر جدا می‌سازد. پایه‌های این دو قسمت بر اصولی استوار است که از علومی خارج از موسیقی اخذ می‌شوند؛ بعضی از این اصول، از ریاضی و بعضی دیگر، از فیزیک و علوم طبیعی و برخی، از هندسه گرفته می‌شوند.» وی در تعریف صدا، فلسفه وجود صدا و ماهیت آن را بیان می‌کند و می‌گوید:

«صدا، یکی از پدیده‌های خارجی است که حواس ما درک می‌کند و احساس آن ممکن است خوش آیند باشد…»

صدا، از نظر احساس به خودی خود نمی‌تواند خوش آیند یا بدآیند باشد، فقط هنگامی که بیش از اندازه شدت یابد، گوش ما از آن رنج می‌برد. یک آلت موسیقی که بیش از حد لازم قوی زده شود، صدای نامطبوع ایجاد می‌کند که به گوش، زننده است، ولی از طرف دیگر صدا می‌تواند، نه از نظر احساس، بلکه از نظر رابطه‌ای که با قوه شنوایی دارد و به وسیله آن تصویری از صدا در ذهن ایجاد می‌شود و هم چنین عملی که در یک قطعه موسیقی دارا است، خوش آیند یا بدآیند باشد. در شرح علل زیری و بمی صدا، قوانین ارتعاش را در اجسام روشن می‌سازد و می‌گوید:

علل زیری صدا، عبارتند از: اتصال شدید ذرات جسم و سختی آن، کوچکی ابعاد آن و زیادی نیروی کشش و… درجهٔ زیری و بمی، با زیاد و کم شدن علل آن بستگی دارد؛ مثلاً تاری، با کشش ثابت، تغییر طول صداهایی با زیر و بمی متفاوت ایجاد می‌کند؛ هر چه طویل تر باشد، صدا بم تر است. تعیین درجهٔ زیر و بمی، به اندازه‌گیری مقادیر خواصی که به آن اشاره شده، میسر است.

هم چنین مقایسه دو صدا، با مقایسه مقادیر خواص مشابه آن، انجام می‌شود؛ مثل مقایسه طول‌های آنها. بنا بر این مسلم می‌شود که اولاً هر دو صدا به نسبت معینی از زیری و بمی می‌باشند و ثانیاً می‌توان نسبت بین آن دو را مشخص نمود. ابعاد ملایم و غیر ملایم را با نسبت‌های مشخص، معرفی می‌کند. ابعاد ملایم، آنهایی است که صداهای آن بالفعل یا بالقوه مشابه باشند. آنهایی که بالفعل مشابهند، با نسبت‌هایی از اکتاو معرفی می‌شوند و آنهایی که بالقوه مشابهند، به صورت نسبت‌هایی به شکل+ ۱/ ی به اصطلاح نسبت‌های سوپر پارتیل می‌باشند.

در جمع و تفریق ابعاد، به پیروی از روش فارابی، ضرب و تقسیم نسبت‌های معرف آن‌ها را به کار می‌برد و این عمل در حقیقت فکر ایجاد لگاریتم است. در تقسیم اجناس، گوش زد می‌سازد که مقادیر ۲۴۳/ ۲۵۶ از نیم پرده کوچک‌تر است و با اینکه این بعد به خودی خود جزء ابعاد غیر ملایم است، ولی وجود آن در دنباله دو بعد ملایم ۸/ ۹ خوش آهنگ و مطبوع است، چنان‌که می‌دانیم این جنس معرف گام ماهور ایرانی و ماژر موسیقی غربی است و امروزه جزء دستگاه‌های اصیل ایران شمرده می‌شود. هم چنین بین اجناس، جنسی را ملایم تر از همه می‌داند که ابعاد آن به ترتیب ۹/ ۱۰ و ۸/ ۹ و ۸/ ۱۶ باشد و چنان‌که مشهود است گام هارمونیک، از خواص فوق ساخته می‌شود. وجود هارمون را به معنای امروزی کلمه قائل است و می‌گوید: صداها ممکن است با هم یا پی در پی نواخته شوند، چنان‌که می‌دانیم برای ساختن آهنگ، صداهایی به کار می‌روند که پی در پی دنبال هم واقع می‌شوند. وقتی چندین صدا با هم نواخته شوند، در حکم یک صدامی گردند، ولی چنانچه اختلاط آن‌ها با اصول صحیح باشد، باعث تقویت فکری می‌گردد… در شرح عود و پرده بندی آن، دقت کامل به کار برده است و به خصوص روشی را به دست می‌دهد که فقط با تشخیص اکتاوهای زیر و بم، می‌توان تمام پرده‌های عود را بست. بخشی از وسعت فکر و دقت علم شیخ الرئیس، در مطالعات مباحث آواشناسی و موسیقی، با این بیان مشخص گردید.

موسیقیِ ابن سینا_کتاب شفا

سومین بخش ریاضیات، علم موسیقی است که بو علی، خود، آن را «جوامع علم الموسیقی» نامیده است. این بخش، حاکی از تسلط قابل توجه مؤلف بر علم موسیقی است و البته این تسلط در دیگر علما و دانشمندان زمان ابن سینا نیز کم و بیش مشهود است.

موسیقی در عصر مؤلف، در هزار سال پیش، بسیار مورد توجه بوده‌است و بسیاری آن را پیشه خود می‌ساختند و در جامعه ارجمند بودند. فضلا و امرا و پادشاهان آن را دوست می‌داشتند و اغلب، خود، نیز می‌آموختند. موسیقی، فن و علمی صاحب شان بوده‌است و به این سبب دانشمندان مشرق زمین چون کندی، فارابی، خوارزمی، اخوان الصفا و دیگران به آن توجه داشتند و آن را توسعه داده و مورد مباحثه و تدریس و عمل قرار می‌دادند و راجع به آن کتاب می‌نوشتند.

ابن سینا از بزرگان علمای موسیقی و مشاهیر موسیقی دانان زمان خود بوده و مباحث اصلی موسیقی را با نهایت دقت، تشریح نموده‌است. این، تعجبی ندارد، چه این فیلسوف شهیر، دامنه فکری خود را به ناحیه خاصی از دانش محدود نکرده، بلکه نواحی مختلف معرفت و ضمن آن‌ها موسیقی را نیز پیموده است و آن را از اقسام چهارگانه حکمت ریاضی شمرده و در کنار علم حساب، هندسه و علم هیئت قرار داده است. بو علی، سه کتاب در موسیقی دارد که دو تای آن‌ها به عربی و سومی را به فارسی نگاشته است. مهم تر از همه در کتاب شفا است و آنچه در کتاب نجات است،

در واقع خلاصه‌ای از شفا می‌باشد و فارسی آن در دانش نامه علایی است که خلاصه‌ای از کتاب نجات است و معروف است که قسمت موسیقی دانش نامه را جوزجانی، شاگرد بو علی، بعد از وفاتش به رشته تحریر درآورده است. ابن سینا، در موسیقی شفا، به دو کتاب دیگر اشاره می‌کند که در آن بعضی از مباحث موسیقی را شرح داده است؛ این دو، یکی کتاب البرهان است و دیگری کتاب اللواحق. ابن ابی اصیبعه، خبر داده که بو علی، کتاب دیگری به نام «المدخل الی صناعة الموسیقی» نگاشته است که موضوع آن با قسمت موسیقی کتاب النجات متفاوت است. متأسفانه سه کتاب مزبور، تاکنون به دست نیامده است. مهم‌ترین کتاب موسیقی ابن سینا، قسمت موسیقی شفا است که از نفیس‌ترین مراجع موسیقی ایران شمرده می‌شود.