مهارت های ارتباطی و جایگاه و اثر آن در زندگی مان
کریشنا مورتی فیلسوف معاصر هند معتقد هست که: (بودن٬ یعنی مرتبط بودن)
به تعبیری بودن ما زمانی واقعیت و ارزش دارد که در ارتباط با دیگران و محیط و خودمان باشیم و بدون ارتباط , بودن ارزش و جایگاهی ندارد.
در واقع ما انسانها چه بخواهیم و چه نخواهیم از بدو تولد دائما در ارتباط با محیط و دیگران و گاه درون خودمان بوده ایم و خواهیم بود.
پدر و مادر و بزرگترها و جامعه متناسب با زمان و مکان و شرایط روش های این ارتباطات رو به کودک آموزش می دهند تا به مرور کودک بتواند وارد جامعه بشود و نیازهایش را برآورده سازد.
پس مهارت های ارتباطی یک امر لازم و ضروری در زندگی هر موجودی و بخصوص ما انسانهاست و طبیعتا هر چه در مهارت های ارتباطی توانمندتر باشیم زندگی مان از کیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود. حال چه توان ارتباطی موثر با دیگران و محیط داشته باشیم و چه توان ارتباطی صحیح و کارآمد با درون خودمان .
انسانها متناسب با آموزش هایی که در محیط خانواده و سیستم آموزش و پرورش و جامعه خود یاد گرفته اند و همینطور استعداد ژنتیکی شان رفتار میکنند و برای برقرای ارتباط با خود و دیگران از این آموزه ها استفاده می کنند و طبیعتا بخشی از این آموزه ها برای ارتباطات شان موثر و کارآمد خواهد بود اما مشکل و رنجش از جایی آغاز می شود که مهارتهای ارتباطی ما که از کودکی تا به امروز یادگرفته ایم نه تنها ارتباط موثری را برایمان ایجاد نمی کنند بلکه در بیشتر موارد باعث رنجش و ناراحتی خود و دیگران می شویم و با ناکارآمدی مهارت های ارتباطی مان به خیلی از خواسته ها و نیازهایمان در طول زندگی نمی رسیم و چه بسا که ضعف و ناکارآمدی مان در ارتباطاتمان منجر به آسیب های جبران ناپذیری گردد که هرگز مجال جبران آن را نتوانیم به دست بیاوریم و حتی گاه به مرگ و نابودی خودمان یا دیگران منجر خواهد شد .
پس لازمه داشتن یک زندگی سالم و با کیفیت این است که بتوانیم مهارتهای کارآمد و موثر را برای هر چه بهتر ایجاد کردن روابطمان بیاموزیم و به کار ببریم و از آن مهمتر اینکه این مهارتها را از مراجعی با ثبات و جایگاه معتبر علمی بیاموزیم .
مهارتهای ارتباطی را از دو جهت معطوف به بیرون و معطوف به درون می توان آموخت.
مهارت های معطوف به درون مان را می توانیم از طریق شناخت هر چه بهتر خودمان به دست بیاوریم که این یادگیری را می توانیم از طریق شناخت
- تیپ شخصیتی مان
- ارزش هایمان
- باورهایمان
- طرحواره هایمان
- تجربیات فردی مان
- جهان بینی مان
- عادت های شرطی شده شخصیتی مانو استعداد خاص ژنتیکی مان بدست بیاوریم.
و برای هر کدام از این شناخت های شخصی مان می بایست از طریق بهترین و جدیدترین مطالب علم روانشناسی بهره ببریم که خوشبختانه از یکصد و چهل سال گذشته به اینطرف دستاوردهای ارزشمند زیادی در زمینه شناخت هر چه بهتر خودمان به دست آمده است. دستاوردهایی که اغلب از آزمایشهای بسیار متعدد و سخت در طی سالیان دراز سربلند بیرون آمده اند. و هر چند هیچکدام از این رویکردها و دستاوردها مطلق و ابدی نیستند اما با مراجعه به هر کدام از این مکاتب و مطالب میتوانیم بخشی از شخصیت و روان مان را روشن و آشکار نماییم و یادگیری هر چه بیشتر و بهتر این موارد می تواند به ما در جهت برقرای ارتباطات مان بهتر کمک نماید.
برای یادگیری این مطالب میتوانیم از طریق
- شرکت در دوره های اکادمیک ( رشته های تخصصی مربوطه در دانشگاه )
- شرکت در کارگاه های معتبر آموزشی
- مطالعه کتب معتبر در زمینه های مختلف روانشناسی
- ایجاد فضایی جهت بحث و گفتگو پیرامون مسایل مربوط به شناخت هر چه بهتر خودمان با متخصصین و علاقه مندان اهل مطالعه
- شنیدن وویس های افراد متخصص مرتبط با شناخت شخصیت
- مشاوره حضوری با متخصصین علوم روانشناسی بهره مند شویم.
ضمنا نیازی به استفاده از همه راه و روشهای بالا نمی باشد مطلوب آنست که از دو یا چند روش بالا که میسر هست استفاده نماییم که طبیعتا هر فرد متناسب با نیاز و انگیزه و توان خود از یکی از این راهکارها بهره بیشتری خواهد برد .
بخش دوم مهارت های ارتباطی معطوف به بیرون میباشد که برای یادگیری هر چه بهتر آن میبایست از دستاوردهای کارآمد علمی روز در این موارد بهره برد.
آموزه ها و دستاوردهایی مثل
- شناخت زبان بدن خودمان و دیگران
- شناخت تاثیر گروه و اجتماع بر فرد و برعکس
- شناخت فرایند ایجاد ساختار ، جایگاه و عملکرد (هویت) در ارتباطات ما و دیگران
- شناخت ساختار و عملکرد شخصیت افراد در یک رابطه اجتماعی
- شناخت توان و ضعف و ظرفیت هر شخصیت شناخت نقش های اجتماعی مان و کارآمدی و ناکارآمدی نقش ها متناسب با شرایط و نیاز روز جامعه
- شناخت تاثیر جغرافیا و جمعیت و محصولات ایجاد شده از این دو مثل جامعه ، فرهنگ ، تمدن ، قانون ، دین و آیین و موارد بسیار دیگر که از درون
- جمعیت انسانی ایجاد میشود و بر کیفیت ارتباطات ما همواره تاثیر گذاشته و میگذارد .
اروین د یالوم روانپزشک توانمند آمریکایی که رویکردی اگزیستانسیالیسم به رفتار و روان بشر دارد میگوید
انسان در رابطه رشد می کند٬ در رابطه می آموزد٬ در رابطه شکست میخورد٬ در رابطه پیروز میشود٬ در رابطه مایوس میشود٬ در رابطه امیدوار میگردد و در واقع این رابطه است که انسان را شکل می دهد و پرورش می دهد و بدون رابطه انسان به مفهوم واقعی انسانی جایگاه و وجودی نخواهد داشت.
حال که رابطه و مهارت های ارتباطی اینهمه لازم و ضروری و موثر در زندگی مان هستند
چه بهتر که بتوانیم این مهارتها را از طریق منابع اصولی و کارآمد بیاموزیم و کیفیت زندگی مان را بهتر و زیباتر نماییم .
حبیب محمدی
نویسنده، روانشناس و مدرس مهارتهای روانشناختی و ارتباطی